مأموران امنیتی خانه امن در تسنیم/ از دلایل ترور خاوری تا ادای دین به حاج قاسم سلیمانی+ فیلم
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۰۳۷۰۴
بازیگران و عوامل سریال "خانه امن" در کنار پاسخ به سؤالاتی درباره ساخت و شکلگیری این مجموعه تلویزیونی، به دلاوریهای حاج قاسم سلیمانی ادای احترام کردند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سریال "خانه امن" در روزهای ابتدایی خودش به سر میبرد؛ داستانی واقعی از تقابل وزارت اطلاعات با داعش.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سال گذشته سریالی در سکوت خبری کلید خورد و دوباره احمد معظمی و ابوالفضل صفری بعد از "ترور خاموش" و "سارق روح" کنار هم قرار گرفتند تا کاری با فضای امنیتی و جاسوسی را برای تلویزیون بسازند. همان روزها به سراغ تهیهکننده رفتیم و او درباره "خانه امن" گفت: این سریال امنیتی و جاسوسی به تهدیدات داعش و چگونگی طراحی کشورهای غربی و کمکهای مالی منطقهای به این گروه تروریستی میپردازد.
او گفت: این سریال امنیتی و جاسوسی، خط اصلی قصهاش سناریوی آمریکا برای ناامنی خانه امن ما است. همان طرح آمریکایی- عربی که در حقیقت برای ناامن کردن خانه امن ما در دستور کارشان قرار دادهاند و جزو اهداف شوم و شیطانیشان بوده است.
در "سارق روح" بحث فرقههای انحرافی مطرح شد، در "ترور خاموش" مباحث مافیایی موادمخدر و حالا در "خانه امن" موضوع جاسوسی و امنیتی در دستور کار قرار گرفته است. بهترین راه در کارهای استراتژیک و پیچیده، عموماً کارهای نمایشی است و "خانه امن" به آن استراتژی اشاره دارد که کمتر به سراغش میروند.
این سریال روی موضوعات جاسوسی و امنیتی دست گذاشته و به تهدیدات داعش و چگونگی طراحی کشورهای غربی و کمکهای مالی منطقهای به این گروه تروریستی میپردازد.
صفری، "خانه امن" را سریالی پربازیگر و با قصه شلوغ و سنگین میداند و معتقد است علاقهمندان به سریالهای پلیسی میتوانند منتظر قصه شگفتانگیز و اتفاقات هیجانانگیز در این سریال باشند. در زمان تولید این سریال دو گروه به صورت همزمان، یکی در داخل کشور و دیگری در یکی از کشورهای همسایه، تصویربرداری کردند.
یکی از نکاتی که پیش از پخشِ "خانه امن" گمانهزنی میشود این است که چقدر واقعی است و چقدر برگرفته از تخیّل نویسنده؟! البته تا اینجای داستان، موضوعاتی را مطرح کرده که قابل توجه بوده و شاید یکی از پربحثترین سکانسها صحنه اعدامِ خاوری باشد و البته بازی خوبِ مأموران امنیتی که کمال و افشین (حمیدرضا پگاه و امین زندگانی) مورد توجه قرار گرفته است. باید منتظر بمانیم تا پایان داستان درباره اتفاقات و موضوعاتش به طور کامل قضاوت کنیم. سریالی در 50 قسمت که داستان آن درباره مأمور امنیتی است که به پروندهها ورود میکند.
البته اگر به گفتوگوی تهیهکننده "خانه امن" نگاهی بیندازیم، این مجموعه تلویزیونی براساس پروندههای واقعی و امنیتی به نگارش درآمده و تولید شده است. احمد معظمی کارگردان این سریال است و حسین ترابنژاد نیز نویسندگی آن را به عهده داشته است. "خانه امن" سریالی است که در ادامه دو گانه سارق روح و ترور خاموش ساخته شده و کاملکننده آنها است. این سه سریال ارتباط داستانی بینشان وجود ندارد اما فضای موجود در آنها تا حدودی شبیه به هم است.
"سارق روح" به سراغ فرقههای انحرافی رفت البته با ژانر مهیج و معمایی؛ این مجموعه به موضوع امنیت نرم و آسیبهای اجتماعی میپرداخت. "ترور خاموش" عنوان سریال دیگری است که احمد معظمی و ابوالفضل صفری کارگردانی و تهیهکنندگی کردند. ترور خاموش مافیای موادمخدر را به تصویر میکشید. این سریال چند آسیب اجتماعی جدی را همزمان مورد بحث و بررسی قرار داد، معضلات و ناهنجاریهایی مثل کودک همسری، طلاق، مواد مخدر و حاشیهنشینی. این بار گروهِ سازنده سارق روح و ترور خاموش، این بار به سمت ماجراهای نیروهای امنیتی و داعش و ... میپردازد.
ماجرای "خانه امن" برمیگردد به حضور داعش در ایران و ماجرای تروریستی که توسط وزارت اطلاعات خنثی میشود. این سریال به تهدیدات داعش و حمایت کشورهای غربی و کمکهای مالی منطقهای به این گروه تروریستی میپردازد. این سریال امنیتی و جاسوسی، خط اصلی قصهاش سناریوی آمریکا برای ناامنی خانه امن ما، ایران است. همان طرح آمریکایی- عربی که در حقیقت برای ناامن کردن ایران در دستور کارشان قرار داده شد و جزو اهداف شوم و شیطانیشان بود.
داستان از اینجا شروع شد: کمال سرتیم ضدتروریستی وزارت اطلاعات، طبق اخبار واصله مطلع میشود قرار است تیمهای تروریستی داعش عملیاتهایی را در ایران به راه بیندازند.کمال و تیمش با اطلاعاتِ دریافتی از خارج از کشور به ردزنی یکی از نیروهای داعش میپردازند تا از طریق او بتوانند رابطش در تهران را شناسایی کنند. طی این ماجرا پرونده پیچیده تروریستی و اقتصادی به هم گره میخورد...
احمد معظمی (کارگردان)، ابوالفضل صفری (تهیهکننده) و امین زندگانی، حمیدرضا پگاه و حمیدرضا عطایی بازیگران یا به تعبیری مأموران امنیتی سریال "خانه امن" به تسنیم آمدند و به سؤالاتی درباره این مجموعه تلویزیونی پاسخ داد که مشروح آن را به زودی منتشر خواهد شد. در کنار مباحث مهم ساخت کارهای استراتژیک و پروندههای امنیتی که در سریال "خانه امن" باز شده و باز خواهد شد پرداختهایم اما شاید یکی از بخشهای جذاب آن ماجرای اعدام خاوری در سریال باشد که با واکنشهای متفاوتی روبرو شد و البته ادای احترام به سپهبد شهید قاسم سلیمانی هم از نکات قابل توجهی است که در این میزگرد مطرح شدند.
حمیدرضا عطایی در نقش صائب "مختارنامه"، اینجا در قالب مأمور اطلاعاتی و امنیتی ظاهر میشود. داستان نقشهای اصلی زیاد دارد و شاید در این میان یکی از آن اصلیهای "خانه امن"، حمیدرضا پگاه و امین زندگانی باشند. پگاهی که پیش از این او را در کارهای سینمایی و سریال "هست و نیست" و "آوای باران" دیدهایم. بازیگری که خونسرد و با آرامش است و در لباسِ یک امنیتی نقش کمال را ایفا میکند. در تیزرهای اولیهای که از این سریال پخش شد، میبینیم حاج کمالِ داستان (مأمور امنیتی) در بازجویی میگوید اولین باری که ترس از "قاسم سلیمانی" را در چشمانتان دیدم یادم میآید و...
البته در این میان امین زندگانی تا به حال در نقش مأمور امنیتی دیده نشده و او با صحنه ترور "خاوری" وارد جریان سریال شد که در نوع خودش قابل توجه است. با او و دو مأمور امنیتی دیگر سریال "خانه امن" درباره رسیدن به این نقشها و باورپذیری و اتفاقات دیگر سریال گفتوگو کردهایم که در گزارش مشروح به آن خواهیم پرداخت.
اسامی زیادی در لیست بازیگران این سریال جای گرفته که میتوان به حمیدرضا پگاه، امین زندگانی، پرویز فلاحیپور، سیما تیرانداز، حمید عطایی، سامان صفاری، شهروز ابراهیمی، سپیده خداوردی، سوگل طهماسبی، علیرضا رئیسی، شیوا ابراهیمی، شهره سلطانی، شایسته ایرانی، نیلوفر کوخانی، ارسطو خوشرزم، روژین رحیمی طهرانی، زهره نعیمی، سامان دارابی و... اشاره کرد.
درباره "خانه امن" و قصهاش، گمانههای بسیاری شده که قرار است احمد معظمی و گروهِ این سریال، وارد پرونده ترویستی و قصه خانوادههای نیروهای امنیتی شوند. ماجراهای واقعی که با موضوع تروریسم، به نمایش گذاشته میشود و در ادامه دو سریال "سارق روح"، "ترور خاموش"، این مجموعه تلویزیونی سه گانهای را تکمیل میکند.
آنچه در تیزر خواهید دید:
* احمد معظمی(کارگردان): ما از یک اجماع نامبارک علیه مردم مطلع میشویم در "خانه امن".
* امین زندگانی (بازیگر): قرار بود بین داوری و خاوری در حقیقت تصمیمگیری شود و وقتی تصمیمگیری شد برای انتخاب نام "خاوری" من خودم حالم خیلی خوب شد.
* امین زندگانی: در صفحه خودم خیلیها در حقیقت نوشته بودند با اینکه داستان واقعی نبوده اما دلمان خنگ شده، راستش خودم هم دلم خنک شد.
* ابوالفضل صفری (تهیهکننده): انتخاب اسامیمان در این سریالها ادای دینی به شهدای گمنام حوزه امنیتی کشور است.
تصویری از "حاج قاسم سلیمانی" به عوامل و بازیگرهای سریال "خانه امن" که در میزگرد حضور داشتند نشان داده میشود و اظهارنظرهای قابل توجهی داشتند:
حمید عطایی بازیگر نقش کیان در سریال "خانه امن" با دیدنِ این تصویر گفت: برای یک بازیگر حضور در این جنس کارها و داستانها مایه مباهات است.
* حمیدرضا پگاه که نقش "کمال" را در مجموعه تلویزیونی "خانه امن" بازی میکند با دیدنِ تصویر سردار دلها حاج قاسم سلیمانی گفت: کسی که 8 سال در سختترین شرایط میرود سینه سِپر میکند جلوی صدام و بعد دوباره جنگ میشود اولین نفری است که خودش را به خط مقدم میرساند و میجنگدد طبیعی است که همهمان میدانیم حقشان بیشتر از اینها است که دربارهشان گفته شود تا بیشتر شناسانده شوند.
* احمد معظمی کارگردان سریال هم با دیدن این تصویر از تعبیر جالبی استفاده کرد: "تیم سازنده خانه امن تمام تلاش و انرژیاش را گذاشته تا قطرهای از دریای رشادتهای ایشان به تصویر کشیده شود."
البته واکنشهای امین زندگانی و ابوالفضل صفری را هم با دیدنِ تصویر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی داشتیم و بسیار حرفهای ناگفته و شنیدنی که در مشروح این میزگرد همراه با فیلم به زودی منتشر خواهد شد.
سریالهای پربیننده تلویزیون مشخص شدند"خاله نرگس" را در شبکه هدهد "خاله آزاده" صدا میزنند/ چرا کودک در تلویزیون غریب است؟چرا تلویزیون نام سریال "نفوذ" را تغییر داد؟/ داستانی که به تسخیر لانه جاسوسی میرسدالهه رضایی: کودک برای مدیران تلویزیون و سینما ارزشی ندارد/ برنامههایشان جذابیتی ندارد به دست و جیغ و هورا متوسل میشوند!انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: فیلم شبکه یک سریال رسانه ملی تلویزیون فیلم شبکه یک سریال رسانه ملی تلویزیون مجموعه تلویزیونی حاج قاسم سلیمانی امنیتی و جاسوسی ابوالفضل صفری امین زندگانی مأمور امنیتی حمیدرضا پگاه احمد معظمی تهیه کننده ترور خاموش خانه امن سارق روح
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۰۳۷۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اصطلاح حشاشین مربوط به ترور فرماندهان صلیبی است
استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی میگوید اصطلاح «حشاشین» مربوط به حدود ۷۰ سال پس از مرگ حسن صباح بود. مسئله حشاشین ربطی به حسن صباح ندارد و به جنگهای صلیبی باز میگردد. این سریال، یک تاریخ تخیلی است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
حجتالاسلام فرمانیان در این نشست گفت: سریال حشاشین بازتابهای بسیار فراوانی در جهان عرب و ایران داشته است. این سریال دربارۀ چه کسی است و چقدر به واقعیت نزدیک است؟ بنده با توجه به مطالعاتم در اسماعیلیه و کتب و مقالاتی که در این باره نوشتم، نکاتی را مطرح میکنم.
وی افزود: حسن صباح حوالی 445 تا 450 هجری قمری در قم و در یک خانوادۀ اثنی عشری به دنیا می آید. در 17 سالگی به شهرری می رود. در آنجا یکی از رهبران داعی به نام ضراب این جوان را جذب می کند و درس هایی به او می آموزد. این آموزه ها سبب می شود به سمت اسماعیلیه برود. در آن زمان خلافت اسماعیلیه در فاطمیان مصر بود؛ لذا علاقه داشت به مصر برود تا درس بخواند. در اصفهان نزد رهبر اسماعیلیه می رود. از آنجا به قاهره سفر می کند. در آنجا سه سال نزد داعیان اسماعیلی درس می خواند. علاقه مند بود که امام خود را که از نظر خودش امام معصوم بود، ببیند، اما موفق نمیشود. سپس به ایران باز می گردد و به تبلیغ اسماعیلیه می پردازد. در سال 483 به قلعۀ الموت می رود و در آنجا به عنوان معلم، به تدریس کودکان می پردازد. پس از آن، نیروهای آن قلعه به اسماعیلیه دعوت می شوند و اسماعیلی می شوند و افرادی هم از بیرون جذب می کند و به قلعه می آورد. پس از مدتی نزد رهبر زیدی ها می رود و می گوید قلعه را بدهید. او اجازه نمی دهد، اما می بیند سربازان اسماعیلی شدند. او با سه هزار دینار قلعه را از رهبر زیدی مذهب می خرد.
زیرسوال بردن تاریخ با "حشاشین"، تلنگر جدی به سریالسازانفرمانیان ادامه داد: در سال 485 اولین تروری که از سوی اسماعیلیه صورت می گیرد، کشتن خواجه نظام الملک بود. او با اسماعیلیه بد بود و آنها را ملحد می دانست و هرجا که آنها را می یافت، میکشت.
سه یار دبستانی افسانه است
وی قصه «سه یار دبستانی» را افسانه ای بیش ندانست و گفت: زیرا حسن صباح که در قم به دنیا می آید، خواجه نظام الملک فردی 40 ساله است. آنها هیچ گاه همدیگر را ندیدند. حسن صباح به خراسان سفری نداشت و تمام سفرش در همان مناطق مرکزی ایران بود. «سه یار دبستانی» را خواجه رشید الدین فضل الله اولین بار در کتابش آورده و گفته این سه نفر با هم عهد بستند که هرکه به حکومت رسید، هوای آن یکی را داشته باشد. از نظر تاریخی جور در نمیآید.حسن صباح تا 17 سالگی در قم بود. از 17 سالگی به شهرری میرود و تا 21 سالگی در این شهر است. بعد به اصفهان میرود و تا 25 سالگی در اصفهان است. در 25 سالگی به قاهره میرود و 30 سالگی باز میگردد. در این زمان، خواجه نظام الملک یک وزیر مقتدر سلجوقی است و هیچ ارتباطی با هم نداشت.
این استاد دانشگاه ادامه داد: حسن صباح که قلعه را می گیرد، ترورهایش را شروع می کند. از 430 تا 445این ترورها ثبت شد. البته تمام ترورها به اسم آنها نبود و هرکه ترور می کرد، به نام آنها تمام میشد. نمونههایش را در صلیبیون هم داریم. عدهای قصد کردند پادشاه فرانسه را ترور کنند و گفتند جزو حشاشین هستند، اما بعداً مشخص شد که پادشاه انگلستان آنها را فرستاده تا آنها را بکشند؛ لذا در تعداد ترورها اختلاف است.
ماجرای ترورها و فداییان حسن صباح
فرمانیان افزود: از سال 485 اولین ترورش آغاز می شود و در 518 از دنیا میرود. در این مدت 30 تا 45 ترور را به او نسبت دادند. تمام ترورها هم ترور رهبران مخالف اسماعیلیه است. گروهی به نام فداییان اسماعیلی داشتند که واقعاً فدایی بودند. در ابتدای فیلم هم نشان میداد که آن سرباز خودش را از بالای قلعه به نشان ارادت به حسن صباح پایین میاندازد. این مسئله به قصه ای باز میگردد. یکی از فرماندهان صلیبی به نام رشید الدین سنان شیخ الجبل که آن زمان رئیس قلعه اسماعیلیه در منطقه سوریه بود، به قلعه آمد و به سربازان گفت اعتبار و جایگاه مرا چطور میخواهید ثابت کنید؟ گفتند هر طور شما بفرمایید. دستور داد چند نفر خودشان را پایین انداختند. چند نفر از فداییان روبروی شیخ الجبل خودشان را پایین انداختند و به فرمانده صلیبی گفت من چنین آدمهایی دارم.
ترور اسماعیلیون نسبت به مخالفان فرقه بود
این پژوهشگر تاریخ ادیان و فرقهها افزود: حسن صباح خودش انسان متدینی بود. ترورش برای رهبران بود. شریعت مدار بود و به عقاید اسلام و فقه شیعی اعتقاد داشت. طی 30 سال از قلعه خارج نشد. کتابی به نام «سرگذشت سَیدُنا» نوشته جُویدی داریم و آن را زمانی که همراه هلاکوخان وارد قلعه اسماعیلیه شد، نوشت. قلعه الموت کتابخانهای بزرگ داشت که حدود 30 سال خواجه نصیر الدین طوسی شرح اشارات را نوشت. هلاکو گفت آنجا را آتش زدند. یکی از کتابهایی که بیرون آوردند همین کتاب بود که مبنای فهم تفکرات حسن البنا شد. در آنجا درباره سرگذشت سیدنا آمده است که حسن صباح بسیار آدم متدینی بود. هیچ گاه از قلعه بیرون نیامد. فقط دو بار بیرون آمد و آن هم پشت بام قلعه رفت. حتی در زمانی که اینها محاصره بودند، خانواده خود را به قلعۀ گردکوه فرستاد و گفت به آنجا بروید و رختریسی کنید و هیچ گاه آنان را به قلعه باز نگرداند.
حسن صباح تندرویهایی در دیانت داشت
فرمانیان گفت: از آن طرف سختگیریهای فراوانی داشت. تندروی هایی در تدین داشت. یکی از فرزندانش متهم شد به اینکه در قتل رهبر قلعه قُهستان شرکت داشت. اعدامش کرد و بعد خلافش ثابت شد. پسر دیگرش را به اتهام شرابخواری کشت، به این خاطر که اعتقاد داشت فرزند یک رهبر دینی باید نسبت با دیگران تفاوت داشته باشد تا شراب رسمی نشود. در حالی که شراب اعدام ندارد.
حشاشین، تروریستهای فرماندهان صلیبیون بودند
وی افزود: در هر صورت زاهد بود منتها در ترور مخالفانش تندرو بود؛ کسانی را میکشت که با اسماعیلیون مخالف بودند. این تفکر از کجا آمد؟ وقتی صلیبیون جنگ را شروع کردند، رشید الدین سنان یا شیخ الجبل تعدادی از فرماندهان صلیبی را کشت. به سربازانش گفت شما لباس صلیبی ها را بپوشید و آنها را بکشید. شاید فرآیند آن سه سال طول میکشید. بعد صلیبیون سعی کردند تفحص کنند آنها چه کسانی هستند. برنارد لوئیس در کتاب تاریخ اسماعلیان که آقای فریدون بدرهای ترجمه کرده، ریشه حشاشین یا اساسین را گفته اولین بار در سال 1975 میلادی مطابق با 571 هجری قمری ایجاد شد. یعنی حدود 70 سال پس از مرگ حسن صباح بود. بنابراین مسئله حشاشین ربطی به حسن صباح ندارد و به جنگهای صلیبی باز میگردد. اولین توصیفی که وجود دارد، توسط امپراطور بارباروسا در مصر است که در آنجا سفیرش گزارشی به امپراطور میدهد و میگوید تعدادی در دمشق و انطاکیه و حلب هستند که مسلمانند و در کوهستانها زندگی میکنند و در زبان محلی به آنها «هی سیسینی» میگویند و در رومیایی به آنها اصحاب الجمل گفته میشود. این اولین گزارش است که در سال 571 هجری قمری داریم. صد سال بعد مارکوپولو در سفرنامهاش همین مسائل را مینویسد. این سفرنامه به دلیل اعتبارش گسترش مییابد و کلمه «اساسین» در فرهنگ اروپایی مصادف با کسی میشود که آدم میکشد و پول میگیرد.
فرمانیان در انتها گفت: ما معتقدیم این تلقیاتی که اروپا از شیخ الجبل داشتند، اشتباه است. زندگی او بسیار زاهدانه بود. شریعتمدار است. مسلمانان عادی را هیچ گاه نمیکشد و فقط کسانی که علیه اسماعلیه میجنگند کار دارد؛ لذا چند تا از فرماندهان صلیبی را کشتند. دوره حسن صباح اصلاً جنگهای صلیبی به آن مفهوم شروع نشده بود. این سریال، یک تاریخ تخیلی است برای ضربه زدن به برخی مفاهیمی که امروز در جهان اسلام مطرح است.
انتهایپیام/